بازگشت

ساخت وبلاگ

گلبال بازی میکنم, وزنه میزنم, قدم میزنم, در مترو فشرده میشوم, دود نفس میکشم, کتاب میخوانم, مینویسم, تئاتر میبینم, سینما میروم, قهوه میخورم, کلاس میروم, حرف میزنم, حرف میشنوم,میخندم,بغض میکنم, دعوا میکنم, لبخند میزنم, و ...

اما تنها چیزی که میدانم این است که چقدر نمیدانم! وحشت بزرگیست.

*ماراتن بزرگ در راه است, میدانم.*

**هنوز استخوانهایم سالم است, هنوز له نشدم, نفسم بند نیامده , هنوز هم خورد نشدم**

***تنها تلاش میکنم. تلاشی برای ثانیهی, دقیقهی, ساعتی, فردایی بهتر***

****میدانم به زودی شروع میشود.... شروعی که پنج شش سال بد بنویسم: استخوانهایم شکست, خورد شد, له شد, پیر شدم. اما شد چیزی که باید بشود***

بعد از مدت ها....
ما را در سایت بعد از مدت ها. دنبال می کنید

برچسب : بازگشت, نویسنده : mohammadafshari94 بازدید : 72 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1396 ساعت: 2:27