به نظرم از مرزهایی رد شدیم

ساخت وبلاگ
همیشه مرزها برایم جذاب بوده اند.این که دقیقا خط بینابینی کجاست.

مثلا وقتی وزیر یک کشور با  وقاحت تمام تو تلویزیون یک کشور میگوید: استاندار رفته اند خارج برای حل یک مشکل خانوادگی!!! از چه مرزهایی گذشته است؟

از چه مرزهایی گذشته ایم؟

هزار بار نوشته ام: تخریب آشنا ترین کلمه این روزهای ماست! و انگار باز هم باید بنویسم.

ولی بیخیالش پسر... نمیشود کاری کرد. حداقل تو نمیتونی.

سیمون  دوبووار یک عالمه نظریه داره. در هم بر همن. دنبال یک نمایشنامه میگردم بچسبونمش به نظریاتش. پیدا نمیکنم.

تلویزیون میبینم. احساس میکنم میخواهد بخوردم.  انگار راه میافتد هر شب سمت حلق من. انگار میخواهد برود توی وجودم. یک سکانس برای من میشود هزار فیلم.

دنبال یک داستان باحال میگردم...

این تعطیلات لعنتی گند زده به همه چی. استرس کار نکردن داره  لهم میکنه! ولی باز کار نمیکنم!

منفی نباش پسر، بیخیال.

دلم آدمهای نو میخواد. یکی که با هم راه بریم. بعد انگار هزار چیز داشته باشیم برای معرفی کردن به هم. یک جورهایی همش مشغول کشف هم باشیم. حالم از شناخت یک وقتهایی بهم میخوره...

دلم میخواد به بعضیها بگم: عزیز دلم، به خدا اگه به من بود حتی انتخاب نمیکردم همشهری  شما باشم! چه برسه به فامیل. پس اصلا به خودت سخت نگیری پنج دقیقه تحمل کنی این آدمهایی رو که احتمالا یک نسبت نزدیکی باهات دارن. پسر خوب یا از اول بچپ تو اتاقت! یا  دیگه وقتی میایی بیرون آدمها رو به هیچیت حساب نکن.

بعد میگم بیخیال بابا... رها کن پسر...

چقدر این روزها آدمهای آشنا میبینم توی تلویزیون. بعضیهاشون رو دوست دارم و دلم براشون تنگ میشه  یک چیزی بهم میگه پاشو زنگ بزن بهشون بگو بیا یک چایی با هم بخوریم! ولی نمیکنم.

بعضیهاشون رو هم فقط میخندم  وقتی میبینم....

از جلوی کافه ای که تا پارسال جای باحالی بود میگذرم. دلم براشون تنگ میشه. دلم میخواد دوباره همون فضا باشه و بچپم تو کافه یک قهوه آمریکنو غلیظ بخورم و با  بعضی از آنهایی که اصلا نمیشناختمشان تخته ای بازی کنیم. یک جور معاشرت بدونه شناخت...

امیدوارم یک روزی نسل من  بفهمه هویتش از دل خونوادش میاد. بفهمه میتونه انتخاب کنه با کسایی که دوست نداره رفت و آمدی نداشته باشه! اما باید بلد باشه اگه بهش سلام میکنن، علیک سلامی هم وجود داره.

کاش من و رفقام یکم مسیولیت پذیر تر بشیم. یکم بزرگ بشیم...

 

بعد از مدت ها....
ما را در سایت بعد از مدت ها. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohammadafshari94 بازدید : 68 تاريخ : دوشنبه 19 فروردين 1398 ساعت: 15:01